Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «زیسان»
2024-05-04@02:37:37 GMT

حق با حسن شماعی زاده است

تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۶۶۲۹۰

حق با حسن شماعی زاده است

سیدعبدالجواد موسوی در خبر آنلاین نوشت: حسن شماعی زاده یک بار دیگر به اجرای ترانه هایش از رسانه‌های جمهوری اسلامی اعتراض کرد. خودتان را بگذارید جای او و جای دیگر ترانه خوان‌هایی که آوردن اسمشان ممنوع است. طرف به دلیل خوانندگی مجبور شده از این مملکت کوچ کند و مال و اموالش به همین جرم ثبت و ضبط شده. به او گفته اند آن چه تو انجام می‌دادی طبق قوانین شرعی و عرفی این مملکت جرم محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تا این جایش هم اگرچه شاید برای خیلی‌ها قابل هضم نباشد، اما هنوز آن اتفاق گروتسک رخ نداده.

به هرحال حکومتی جدید بر سر کار آمده که قوانینش با حکومت قبلی فرق دارد. مشکل این جاست که در همین حکومت جدید کسانی پیدا شوند و بی آن که از شماعی زاده و امثال او اسمی بیاورند آثارشان را برای بازارگرمی ببرند روی صحنه. یعنی همان آهنگ‌ها و همان شعر‌ها به همراه حرکات موزون اجرا می‌شود و هیچ کس هم مشکلی ندارد. شما باشید شاکی نمی‌شوید؟ خودش رو بیار اسمش رو نیار. اگر کماکان آن چه خوانندگان لس آنجلس نشین خوانده اند جزو محرمات و یا کالای غیرمجاز محسوب می‌شود همان طور که آن بندگان خدا تنبیه شدند مروجان این ترانه‌ها هم باید مجازات شوند. ن

می‌شود که دو نفر یک فعل را انجام دهند، اما یکی بابت کاری که کرده تنبیه شود و دیگری بابت تقلید از او تشویق. اگر هم این شعر‌ها و ترانه‌ها ایرادی ندارد که خب بگذارید سازندگان اصلی اش به مملکت خودشان برگردند و بروند سر خانه و زندگی شان. همه ما می‌دانیم که مصادیق یک بام و دو هوا و رفتار‌های متناقض در این سرزمین خارج از شمار و اندازه است، اما چیزی که نمی‌توان به سادگی از کنارش گذشت شعار مدعیانی است که در این سال‌ها به نام کار‌های فرهنگی بودجه‌ها گرفتند و حاصلش چیزی جز همین کپی کاری‌های فاقد ارزش چیز دیگری نبود.

حتما به خاطر دارید که در اواسط دهه هفتاد و در زمان ریاست علی لاریجانی بر صدا و سیما ناگهان موسیقی پاپ که سال‌ها بود جزو محرمات محسوب می‌شد بار دیگر احیا شد. در آن زمان علی معلم دامغانی شاعر نامدار روزگار ما با آوردن چهره‌های جدیدی سعی کرد بازار موسیقی لس آنجلسی را کساد کند و در عوض بر رونق تولیدات داخلی بیفزاید. از اولین آثاری که در آن زمان پخش شد و حیرت بسیاری را برانگیخت ترانه «من بهارم تو زمین» از احمد شاملو بود. آهنگسازش شادمهر عقیلی. با تنظیم فواد حجازی و صدای خش دار خشایار اعتمادی جوان که یادآور داریوش اقبالی بود. زمانه عجیبی بود. آقای معلم علیرغم همه مخالفت‌ها توانست سیاستی را که در پیش گرفته بود پیش ببرد و تا حدود زیادی هم در این کار توفیق یافت.

بدیل داریوش و ابی و سیاوش قمیشی و معین، صدا و سیما را قبضه کردند و در کنار آن‌ها گاهی صدا‌های متفاوتی مثل ناصرعبداللهی هم به گوش می‌رسید. آن سیاست اگرچه مبنایش بر تقلید و کپی کاری بود، اما از آن جایی که آدم حسابی‌ها بالای سر کار بودند و می‌دانستند چه دارند می‌کنند بی توفیق نبود. موسیقی لس آنجلسی برای مدت کوتاهی به محاق رفت و مشتریان بازار موسیقی ترجیح می‌دادند از موسیقی داخلی که آن روز‌ها از حیث کیفیت داشت رقبای خارج نشین را پشت سر می‌گذاشت حمایت کنند.

ما در آن سال‌ها به دلیل آرمانگرایی بیش از حد و اندازه و هم چنین تحت تاثیر موسیقی جدی ایرانی از منتقدان رادیکال آقای معلم و دوستش فریدون شهبازیان بودیم و گمان می‌کردیم آن‌ها دارند فرهنگ و هنر این سرزمین را به بیراهه می‌برند. اگرچه در مواردی شاید حق با ما بود، اما امروزه اعتراف می‌کنم در مورد استاد معلم و استاد شهبازیان اشتباه می‌کردیم. آن دو بزرگوار اگرچه از حیث سن و سال با ما فاصله داشتند، اما خیلی بهتر از ما اقتضائات زمانه را درک می‌کردند و می‌فهمیدند باد‌های تغییر وزیدن گرفته است و هر آن که صدای روزگار خویش را نشنود محکوم به نابودی است. 

باری، می‌خواستم عرض کنم که آن موسیقی اگرچه بنایش بر تقلید بود و به در کردن حریف یا رقیب از میدان، اما چون به دست اهلش (شاعری گرانسنگ و آهنگسازی ممتاز) انجام می‌شد قابل احترام بود. دیری نکشید که آن سیاست و آن بساط کلا بهم ریخت و سال هاست دیگر در حوزه موسیقی چیزی به نام سیاست فرهنگی و برنامه ریزی جدی از اساس وجود ندارد. در این جا صرفا از یک برنامه ریزی هدفمند و سیاستی روشن سخن می‌گوییم که اصل آن قابل دفاع بود و البته می‌توان بر سر آن چند و، چون کرد. چیزی که بعد‌ها کاملا به فراموشی سپرده شد. یعنی بعد از آقای معلم دیگر نه کسی در حد و حدود ایشان متولی موسیقی مملکت شد و نه اصلا دیگر سیاستی روشن و تعریف شده در این زمینه وجود داشت. حالا می‌توان به جرأت گفت اوضاع موسیقی به قول فراستی ماقبلِ نقد است.

چه قدر در این سال‌ها به اسم احیای موسیقی انقلابی و سرود و این حرف‌ها خرج شده نمی‌دانم، اما چیزی که می‌دانم این که همه آن بریز و بپاش‌ها مصداق تام و تمام آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی بوده. من با این که هیچ وقت مخاطب موسیقی کوچه و بازاری نبوده ام، اما مخالف هیچ شکلی از موسیقی هم نیستم. منتهی معتقدم باید در هر حوزه‌ای کار خوب ساخت و تحویل مخاطب داد وگرنه با این اوضاع که ما داریم پیش می‌رویم چیزی جز ابتذال در بساطمان نخواهد ماند.

 ترویج ابتذال آن هم با دعوی انقلابی گری و شعار دفاع از ارزش‌ها دیگر خیلی حال بهم زن است. کسی نمی‌گوید فیلم کمدی نباید ساخت، اما آن چه این روز‌ها بر پرده سینما به نمایش در می‌آید نه فیلم است و نه کمدی. موسیقی که حال و روزی بدتر از سینما دارد و گواهش همین برنامه‌های مقلدانه و ناشیانه است. برنامه‌هایی که نه تنها وهن موسیقی است بلکه کوچک‌ترین مسائل اخلاقی مثل رعایت کردن حقوق اولیه و انسانی و شرعی و اخلاقی هنرمندان هم در آن نادیده گرفته می‌شود.

tags # موسیقی سایر اخبار (تصاویر) عجیب‌ترین موجودات دریایی جهان؛ از شیطان دریایی تا ماهی خون‌آشام! حقایقی عجیب درباره اژد‌های کومودو؛ از بچه‌داری بدون جفت‌گیری تا شنیدن بوی خون از ۴ کیلومتری! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسان‌های اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟!

منبع: زیسان

کلیدواژه: موسیقی سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۶۶۲۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مورایس: به سود استقلال بازی کردیم!

سرمربی تیم فوتبال سپاهان گفت: تیمی که از تساوی زردپوشان و پرسپولیس سود برد استقلال بود که صدرنشینی اش را حفظ کرد.

به گزارش مشرق، ژوزه مورایس پس از تساوی بدون گل سپاهان برابر پرسپولیس در ورزشگاه آزادی گفت: بازی خوبی را در این اتمسفرورزشگاه دیدیم که هواداران خیلی هیجان بالایی داشتند و جو بسیار زیبایی را شاهد بودیم. باشگاهی که از بازی امروز سود برد استقلال بود.

او درباره عملکرد بازیکنان پرسپولیس تاکید کرد: هر دو تیم تلاش خیلی خوبی انجام دادند پرسپولیس یکی از تاکتیکی و تکنیکی ترین تیم های ایران است. اصلا عادلانه نیست که بخواهیم پرسپولیس را شکست دهیم. به بازیکنان بابت بازی امروز و تمرکزی که در زمین داشتند تبریک می گویم.

وی افزود: با تمام اتفاقاتی که در فصل جاری سپری کردیم باید بگویم اگر کلاه بر سر داشتم ام را به احترام بازیکنان بر می داشتم و مقابلشان تعظیم می کردم. بازی های زیادی باقی نمانده است و آرزوی موفقیت برای تیم هایی دارم که در کورس هستند.

مورایس درباره اینکه احساس می شد سپاهان محتاطانه بازی کرد افزود: دلیلش این بود می خواستیم ببریم.

سرمربی زردپوشان درباره تمارض بعضی از بازیکنان این تیم گفت: نیازی نیست جواب این سوال را بدهم. آمده ام فوتبال انجام دهیم. بازی همیشه احساسات زیادی دارد اما در مجموع از بازیکنانم تشکر می کنم. گاهی چنین چیزهایی هم رخ می دهد اما فکر می کنم آنطور که من بازی را دیدم شما ندیدید.

او درباره انتقاد از عدم بازی زیبا از سوی تیم پرستاره سپاهان و ناموفقیت این تیم در چهار فصل گذشته تصریح کرد: آیا شما فکر می کنید سپاهان باید قهرمان می شد؟! خود من هم چنین انتظاری داشتم.

مورایس بار دیگر تصریح کرد: یک بازی شامل خیلی موارد می شود. باران بارید و باد هم وزید. خیلی چیزها هست که رخ می دهد. من هم می گویم باید با ۱۰ امتیاز اختلاف صدر می بودیم اما باید بگویم ۱۰ سال است این تیم قهرمان نشده است.

او سپس درباره ستاره های متعدد این تیم با طعنه پاسخ داد و گفت: بله! جواد حسین نژاد، ستاره ای است که کسی او را نمی شناخت. اعرابی نیز همینطور. سیاوش یزدانی ستاره شد وقتی استقلال هم او را نخواست. هادی محمدی هم همینطور ولی در تیم ملی نیست. تنها رامین رضاییان بود که از پرسپولیس بیرون آمد اما من او را باز هم ریکاوری کردم و تبدیل به بهترین شد شهریار معانلو هم اینطور است.

او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا با سپاهان ادامه خواهید داد افزود: من تماشاگر نیستم و نمی توانم چیزی بگویم. اگر بگویند برو خوشحال هم می شوم! خوشحال می شوم بروم و من را نخواهند.

مورایس در ادامه نسبت به اینکه فشار روی سپاهان حداکثر است گفت: تنها چیزی که می خواهید این است فقط درباره سپاهان صحبت کنید. چهار امتیاز ما را گرفتند. فقط از سپاهان می پرسید. چیزی که مهم است پیشرفت فوتبال ایران است که باید راجع به آن صحبت کنم. می خواهم از بازیکنان زیر ۲۱ سال خودم صحبت کنم اما محدودیت دارم و نمی توانم. چرا اینها را نمی پرسیدید. من با تیم قابل احترامی پرسپولیس کاری ندارم اما آیا از تراکتور و گل گهر و عمره هم این ها را می پرسید. آیا از سرمربی پرسپولیس این سوالات را می پرسید؟!

او سپس صندلی خود را ترک کرد و رفت.

منبع: مهر

دیگر خبرها

  • محبت یک کشش روانی است یا امر اختیاری؟
  • نقاب پشت نقاب
  • استقلال و پرسپولیس تفاوتی ندارند؛ جام گرفتن دیگر لیاقت نمی‌خواهد!
  • برگزاری نکوداشت یک پژوهشگر موسیقی در فرهنگسرای ارسباران
  • محبت‌های ما محدود به چیزهایی است که نوعی شناخت از آن‌ها داریم
  • کتاب‌هایی که می توانند سمی باشند | چیزی که درباره کتاب ها نمی دانید
  • هشدار انریکه به دورتموند: چیزی برای از دست دادن نداریم
  • امیری: پرسپولیس تا آخرین نفس برای قهرمانی می جنگد
  • امیری: اختلاف یک امتیاز چیزی نیست/ سپاهان بازی را کسل‌کننده کرد
  • مورایس: به سود استقلال بازی کردیم!